English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3419 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
priorities U اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
priority U اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
safety nets U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety net U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
diagnostic U نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
extracode U توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
autos U سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
auto U سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
add-ons U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
add-on U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
customer U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
customers U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
modules U وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند
module U وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند
icon U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
ikons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
computerization U عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
generals U کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
general U کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
libraries U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
teletypewriter U صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
diagnostic U وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
processor U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
crashes U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashed U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashingly U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
users U نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
user U نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
engine U بخشی از بسته نرم افزاری که تابع خاصی را انجام میدهد
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
link U تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
troubleshoot U 1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
malfunctions U تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunction U تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctioned U تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
advanced U سیستم نرم افزاری
software system U سیستم نرم افزاری
ACPI U سیستم نرم افزاری
linking U تابع نرم افزاری کوچک که بخشهای برنامه را به هم ترکیب میکند تا به عنوان یک واحد اجرا شوند
subroutine U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند
controllers U سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controller U سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
firmware U برنامه کامپیوتری یا داده که موقتاگ در قطعه حافظه سخت افزاری مثل ROM یا EPROM ذخیره شده است
enhancer U وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
computing system U سیستم کامپیوتری
computer system U سیستم کامپیوتری
tools U در سیستم کامپیوتری
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
labeling U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
master U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
mastered U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
automatic data processing system U سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
multicomputer system U سیستم چند کامپیوتری
computer information system U سیستم اطلاعات کامپیوتری
hybrid computer system U سیستم کامپیوتری دو رگه
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
small computer system interface U میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
liveware U عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
posts U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
machined U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
users U دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
emulation U نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
machines U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
user U دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
american national standards institute U سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
captures U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
expandable U سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
capturing U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capture U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
ansi U سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
classed U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classing U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
class U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classes U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
ccp U نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است
interfaces U نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface U نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
bridgeware U سخت افزار یا نرم افزاری که انتقال بین دو سیستم را ساده تر میکند
enhancements U توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
inquiry U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
hack U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
machined U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
inquiries U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
machines U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
coral U زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
machine U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
knowledge U سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
hacked U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
processor U سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
storing U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
store U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
burster U یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
fosdic U وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
selectors U وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
selector U وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
CD ROM Extensions U نرم افزاری که به سیستم عامل به ویژه DOS اجازه دستیابی به درایوROM-CD میدهد
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
cbt U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
model U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modelled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
models U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modeled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
primary U 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
c U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
conversational mode U سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
systems analysis U برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
baseline document U سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
processor U سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
vaccine U امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
vaccines U امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
maintenance U ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
protocol U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
internal U زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
multitasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
direct objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
consumables U موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
down U مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
protocols U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
home grown software U برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
HMI's U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
object U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
objected U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
diagnostic U تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
standards U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
indirect objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
standard U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
HMI U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
jazz U یک سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریزکامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است
dongle U مدار کد گذاری شده یا قطعهای که پیش از اجرای نرم افزاری حق کپی باید در سیستم باشد
recoveries U نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
recovery U نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
procedure U بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
local U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
locals U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
primary U که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
CBMS U استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
processes U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
master slave computer system U یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2تعریف فونتیک چیست؟
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com